دلنوشته های مهربانو

دلنوشته های مهربانو

اینجا خاطرات زندگی مشترک من و دختر نازنینم به یادگار نوشته میشود
دلنوشته های مهربانو

دلنوشته های مهربانو

اینجا خاطرات زندگی مشترک من و دختر نازنینم به یادگار نوشته میشود

کمی خلاق باشید

چرا بعضی ها در مقابل فهمیدن مقاومت می کنند ؟ 

دو حالت داره : 

یا منافع و نونشون تو نفهمیدنه که در این صورت هر کاری کنی که بیدار بشن و بفهمند، فقط خودت رو اذیت کردی و نتیجه ای نمی گیری چون بقول معروف "کسی که خودش رو بخواب زده رو نمیشه بیدار کرد" 

یا بحث منافعشون نیست واااقعاً نمیفهمند ، اما  نفهمیدنشون یه فرقی با نفهمیدنای دیگه داره و اونم اینه که نفهمیدنشون انتخابیه . اینطوری راحت ترزندگی می کنند و از فهمیدن و بیدارشدن وحشت دارن . متاسفانه بهای سنگینی در راهی که پا گذاشتن دادن و الان اگر بپذیرند که اشتباه کردن، ویران میشن و زندگیشون بی معنا میشه . 

مثل کسانی که در راه آرمان های هیتلر پا پیش گذاشتن و بابتش جنایات کثیفی مرتکب شدن این گروه هر جای داستان زندگیشون میپذیرفتن که اشتباه کردن، نابود میشدن چون کارهایی می کردن که جبران ناپذیر و نبخشودنی بودند . 

از این آدما ( البته از هر دو گروه )، بین خودمون هم داریم . خوشبختانه امروز قشر آگاه و مطالبه گر جامعه مون زیادند ، و اون بقیه ها تقریباً یک چهارم کل جمعیت رو تشکیل میدن . 

خیلی تلاش میکنند تعدادشون رو زیاد نشون بدن ولی جالب اینجاست که ذره ای هوش و خلاقیت ندارند . 

نمونه ش کسی هست که تو پست قبل با اسم پرنیا کامنت گذاشته بود : 




بعد تو وبلاگ  کاغذ پاره های من  دقیقا همین متن رو کپی کرده و با نام راضی منتشرش کرده 



خب میخوای بگی شماها زیادین اقلاً خلاق باش کمی متن کامنتت رو عوض کن . انگار تو چند تا وبلاگ دیگه هم میره متن کپی شده میذاره 

****


با اونی که منافعش تو خطره کاری ندارم ولی تویی که مغزت رو آکبند نگهداشتی و نمیخوای فکر کنی و بازیچه ی اهداف کثیف شدی ، نمیخوای از این فضای مسموم و تیره ای که وسطش گرفتاری بیرون بیای؟ 

آخرش که چی ؟؟ خودت از خودت بدت نمیاد؟ 


*****

دوستتون دارم ، خودتون میدونید که؟

نظرات 10 + ارسال نظر
مهرگل چهارشنبه 18 مرداد 1402 ساعت 11:45 ب.ظ

مهربانو خیلی راحت میتونی منو از وبلاگت بندازی بیرون کاملا حق داری.
عذر میخوام که نبودم
نمیدونم چم بود و چم هست ، اصلا این چند ماه حال و حوصله نداشتم و ندارم. در روند مهاجرت هم هستیم و فشار و استرسش که منه مضطرب رو مضطرب تر کرده و حالم بده خیلی بد متاسفانه.
خلاصه که عذر منو بپذیر لطفا و به پای بی ادبی من نذار لطفا.
همیشه دوستت دارم خودتو حرفاتو آگاهی دادناتو حتی اگه نباشم.

این حرفا چیه دخترررکاملا درکت میکنم عزیزم
کم نیار موفق میشید دختررر
منم دوست دارم عزیزم

سین چهارشنبه 2 فروردین 1402 ساعت 07:42 ب.ظ

مهربانو جونم
خواستم نوروز رو بهت تبریک بگم و برات تندرستی و شادی و آزادی آرزو کنم :)
امیدوارم امسال برای همگی‌مون جوری باشه که دستکم ثمره تلخی‌های سال قبل رو ببینیم.

ممنون عزیز دل سال نوی تو هم مبارک باشه
الهی آمین نازنین

شکوه یکشنبه 28 اسفند 1401 ساعت 08:24 ق.ظ

سلام مهربانوی عزیز جالبه برام مثل اینکه بعضی‌ها جامعه ی تک قطبی بدجوری به مذاقشون خوش امده چهل و سه سال با اینهمه تحمیل عقاید شون و زور و بگیر و ببند یادشون نبودکه دموکراسی هم چیز خوبیه حالا که تنفرعمومی ناشی از عملکرد تک قطبیها جامعه رو به اینجا رسانده و صدای بخش بزرگی از مردم درآمده میخوان میانداری کنند و حرفهای قشنگ میزنن

سلام شکوه جان
آره واقعا تاسف باره

ملیکا شنبه 27 اسفند 1401 ساعت 12:57 ق.ظ

سلام مهربانو جان
جهان به مردم نادان دهد زمام مراد
تو اهل فضلی و دانش همین گناهت بس
حافظ

سلام نازنین

رهگذر چهارشنبه 24 اسفند 1401 ساعت 12:04 ب.ظ

با حرف غریبه موافقم.
کاش کمی تعصباتمون رو کم کنیم.
اینکه طرفین از کشته شدن همدیگه خوشحال میشن بزرگترین فاجعه توی کشورمون هست، چرا که فراموش کردیم هر کدوم مون با هر اعتقادی، آخر آخرش ایرانی هستیم.
چند روز پیش توییت یه جوان مخالف ج رو دیدم که نوشته بود کاش میتونست هر روز یه بسیجی رو بکشم(متن دقیقش یادم نیست ولی لب کلام همین بود)
مذهبی هایی رو هم دیدم که گیر میدن به حجاب و پوشش جوونایی که الان بیشتر از همیشه نیاز به درک شدن دارن.
چند روز پیش توی میدون انقلاب رفتم کپی بگیرم، من کلا از نظر حجاب آدم معمولی هستم، نه چادری و نه بی حجاب. اون روز مقنعه سرم بود. همزمان با من چند دختر حدودن 16-17ساله که چادری بودن اومدن توی اون مغازه، دخترا چندتا عکس از شهدا رو کپی گرفتن و اون جور که از صحبت هاشون با هم مشخص بود، کپی ها رو واسه یه مراسم می خواستن.
خانمی که کپی می گرفت حجاب نداشت. با یه نفرت خاصی به دخترای چادری نگاه می کرد، خلاصه اون دخترا رفتن و من موندم و اون خانم، خلاصه اون خانم با من هم خیلی برخورد خوبی نداشت ولی به بدی رفتارش با اون دخترا نبود. به اون خانم گفتم خدا قوت انگار خیلی خسته اید، چون انگار حوصله تون کم شده.
خانمه گفت اتفاقا خیلی هم سرحالم اگر هم بخاطر همکارم(یه آقایی هم اونجا بود که با هم کار می کردن) نبود اصلا واست کپی نمی گرفتم.
خلاصه که این خاطره رو گفتم که بگم توی وضع موجود نه من، نه شما و نه هیچ کدوم از افرادی که توی اون مغازه دیدم باعث و بانی و مقصر شرایط موجود نیستیم. ولی چرا به دلیل تفاوت پوشش و حتی اعتقادمون به هم خرده می گیریم رو درک نمی کنم.
معنی آزادی از دید من اینه که هر کس با هر اعتقاد و باوری بتونه آزادانه زندگی کنه اما رفتار کسانی که پی تغییرند اینجور نشون میده که علی رغم شعار آزادی که میدن، هیچ اعتقادی به آزادی ندارن.
منم مثل آقای پور عرب دلم آشتی ملی می خواد. دوست دارم همه با هر پوشش و عقیده ای دست در دست هم ایران زیبامون رو بسازیم و در آرامش زندگی کنیم.
من درد می کشم وقتی این جو دو قطبی رو توی کشور میبینم. احساس می کنم خانوادم(کشورم ایران) داره از هم میپاشه

همه ی مشکل ما دی/ کتا/توریه . من، خانواده م ، دوستانم و هر کس دورو برمه (تقریباً 90 درصد همکارام) همه دنبال دموکراسی هستیم . راه دور نریم مثل همون چیزی که قبل از 57 بودیم . هر کی با هر پوششی که راحت بود و دوست داشت ظاهر بشه و هیچکسی هم حق دخالت نداشته باشه .
البته یکیش فقط حجابه وگرنه تو این اوضاع مشکل زیاد داریم ،ر نه که زیاد داشته باشیم کلاً هر جاشو نگاه میکنی مشکله .
حیف از ایران

Amir سه‌شنبه 23 اسفند 1401 ساعت 05:47 ب.ظ https://amirdreamlife.blog.ir/

ته این حرف ها دلخوری هست ، کسی که بخواد متوجه بشه متوجه میشه و کسی هم نخواد بفهمه خب تو برو از صدجا فکت بیار ، نمی خواد بفهمه ولو ... ؛ مثل داعش تو شاهچراغ که بیانیه رسمی داد تو اعماق ، مثل تمام بیانیه هایی که قبلش و تو دوران اوج خودش میداد ولی بازم بعد ماجرای شاهچراغ گفتن نه و ....

ولی من با این تاپیکتون موافق نیستم ، میخواید بهم بگین عرزشی ، سایبری یا هر اسمی که دوست دارین بگین ، چون هر چی بگین من فکت مخالف خودشو میارم ، بخواین توئیت هاشونو میذارم ، سخنرانی هاشونو و هر چیزی که فکر میکنم فکت مخالف یادداشت شماست ، کامنت هامم که میدونید چقدر طولانیه ، پس بی خیال

اینکه شما یه چیز بگین بعد من بگم بعد شما بگین ، تهش جز اعصاب خوردی چیزی نمیشه ، بهترین کار در این شرایط اینه از هوش مصنوعی برای رونق کسب و کار استفاده کرد. فیلترینگ هم ماجراش خیلی وقته حل شده و فقط باید ملت رو با chatgpt آشنا کرد. الانم که ورژن 4 اش داره میاد. حالا ما هی تو سروکله هم بزنیم ، تهش که چی؟ هیچی

++chatgpt رو به دوستان خودتون هم معرفی کنید ، با تشکر

کامنت خودت، بهترین تبلیغ برای chatgpt هست دیگه

غریبه سه‌شنبه 23 اسفند 1401 ساعت 03:03 ب.ظ

با درود
مشکل این است که همه فکر می کنند
حق با آنها است
البته علت آن کمی تعصب خشک و خالی است که طرفین دارند

درود بر غریبه

منجوق سه‌شنبه 23 اسفند 1401 ساعت 09:26 ق.ظ http://manjoogh.blogfa.com

اینها عموما آدمهای قدرت پرست هستند. قدرت دست هر کس باشد چشم هایشان را می بندند و از او طرفداری می کنند.

اصطلاحاً حزب باد

Maneli دوشنبه 22 اسفند 1401 ساعت 08:05 ب.ظ

مهربانو جانم
دقیقا از دست همین عرررزشتی ها
اینستا رو غیر فعال کردم
اعصابم کشش نداره
مزدور های بی همه چیز
خدمت تک تکتون میرسیم
برم تا دوباره خون دماغ نشدم

عززیزم

Shirin دوشنبه 22 اسفند 1401 ساعت 07:52 ب.ظ

دور و بر من هم اینجور آدمها زیادن ... من درکشون میکنم چطور بعد از یک عمر اعتقاد به خزعبلات برگردن از مسیرشون؟.
ضمن اینکه واقعا لذت داره در کشوری باشی که سیستم حاکمیتش رو قبول داری فکر کن چقدر آدم آرامش خواهد داشت اینها خیلی بهشون خوش میگذره . مثلا فکر کن رژیم عوض بشه و یه سیستم سکولار صحیح بیاد روی کار چقدر ماها راحت زندگی خواهیم کرد
اون راحتی رو اینا ترجیح میدن با هر رژیمی داشته باشن کیفیتش براشون مهم نیست راحت رنگ عوض میکنن چون میخوان با سیستم تضاد نداشته باشن ولو یک سیستم فاسد دروغگو سواستفاده گر از نام دین باشه

خزعبلات واقعا واژه ی مناسبیه .
نون به نرخ روز خورن دیگه
این بهشت رو هر روز تصور میکنم شیرین جان

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد